شرکت ها واحدهای بازاریابی خود را به چند روش سازماندهی می کنند : از جمله سازماندهی وظیفه ای ، سازماندهی محصول، سازماندهی جغرافیایی ، سازماندهی براساس بازار یا شبکه ای ، روش های سازماندهی مزایا و معایب مختلفی دارند که در ذیل بطور خلاصه مطرح می شود.

سازماندهی وظیفه ای :
مرسوم ترین روش سازماندهی واحد بازاریابی است . در این نوع سازماندهی ، متخصصان بازاریابی به مدیر بازاریابی شرکت گزارش می دهند و مدیر بازاریابی وظیفه هماهنگی این متخصصان(مدیرفروش، مدیرتوزیع، مدیر تبلیغات،مدیر تحقیقات بازاریابی ،مدیر توسعه محصول، مدیر توسعه بازار،مدیر برند …) را برعهده دارد .

ناگفته نمانداغلب شرکت های بزرگ نیز تمامی این دپارتمان ها را ندارند و اساسا نیاز نیست داشته باشند زیرا می توانندبرون سپاری نمایند.
اما مهم ترین مزیت سازماندهی وظیفه ای را می توان سهولت طراحی و مدیریت چنین ساختاری دانست .
با این وجود ، چالش اصلی این روش برقراری روابط کاری سریع میان بخش های مختلف واحد بازاریابی است .
همچنین اگر شرکتی محصولات زیادی را برای بازارهای مختلفی تولید می نماید این روش اثر بخشی نخواهد داشت . اما مهترین مشکل شاید ایجاد رقابت ناسالم بخش های وظیفه ای برای کسب موقعیت های بهتر است و اساسا بیشتر مدیران بازاریابی باید بیشتر زمان خود راصرف حل مشکلات این واحدها نماید .
شرکت هایی که در تمام بازارهای یک کشور فعالیت می کنند ، معمولا نیروهای فروش خود را براساس مناطق جغرافیایی سازماندهی می کنند .

به عنوان مثال مدیر فروش کشور پنج مدیر فروش منطقه ای را مدیریت می کند و هر مدیر منطقه نیز پنج مدیر ناحیه را سرپرستی می کند و هر مدیر فروش ناحیه نیز هشت سرپرست فروش و هر سرپرست فروش نیز شش فروشنده را مدیریت می کند .
بسیاری از شرکت ها برای پشتیبانی نیروهای فروش مناطق مختلف جغرافیایی بویژه نیروهای فروش بازارهای پرفروش خود ، یک مدیر محصول یا متخصص بازاریابی منطقه ای را به ساختار واحد بازاریابی اضافه می کنند وظیفه این متخصص جمع آوری اطلاعات منطقه تحت پوشش و تجزیه و تحلیل اطلاعات آن (میزان فروش ، تخفیفات رقبا ، محصولات جدید ، فرصت های بازار…) و ارایه گزارش به مدیریت ارشد بازاریابی یا بعضا مدیرعامل می باشد .
ادامه دارد ……..