حسن سلطانی
حسن سلطانی
سازمان بازاریابی محور

برچسب: سازمان بازاریابی

سازمان بازاریابی محور

برچسب: سازمان بازاریابی

سازمان بازاریابی
مدیریت بازار

سازمان بازاریابی محور

تجربه مشاوره ای و مشاهده ای  ما نشان می دهد غالب سازمان های فعال در بازار ، فروش محور هستند و کمتر از ده درصد سازمان های پیشروی هر صنعت بازاریابی محور هستند.

 

امروز بسیاری از سازمان ها تفاوت بازاریابی و فروش را نمی دانند ، تفاوت ویزیتوری با بازاریابی را  نمی دانند ،
برند را با لوگو اشتباه می گیرند، تفاوت تبلیغات و روابط عمومی را نمی دانند . در این میان هستند سازمانهایی که به اهمیت دانش نوین مدیریت بازاریابی پی برده و از آن استفاده مناسبی جهت پیشبرد اهداف خود می نمایند.

 

 

در سازمان شما واحد مالی بیشترین اهمیت را دارد یا واحد فروش یا شاید هم منابع انسانی ؟

اینکه کدام واحد بیشترین اهمیت را داشته باشد مهم نیست بلکه واضح است بازاریابی می تواند بالاترین تاثیر را در موفقیت سازمان ها داشته باشد زیرا تا زمانی که بازاری وجود نداشته باشد هیچ واحد ستادی و تولیدی وجود نخواهند داشت!

 

 

در هزاره سوم  بدلیل فشارهای رقابتی ناگزیر خواهید بود رویکرد خود را  بازاریابی محور نمایید. لازمه این تغییر ابتدا این است که پی ببرید  وظیفه اساسی سازمان تعیین نیاز و خواسته مشتریان ، ارزش های بازار هدف و تطبیق برنامه ها جهت ارایه کالا و خدمات بهتر از رقبا است.

 

 

توجه بفرمایید سازمان های بازاریابی محور ویژگی های زیر را دارند:

  • رسالت خود را تامین نیاز و خواسته مشتریان مشخص معرفی می کند.
  • تحقیقات بازاریابی را مبنای شناخت و تصمیمات خود قرار می دهد.
  • می داند برای موفقیت باید آمیخته بازاریابی خود را کنترل نماید.
  • سازمان اعتقاد عمیق به مشتری مداری دارد.

 

 

پرفروش باشید ……..

 

 

 

سازمان بازاریابی
مدیریت بازار

سازماندهی بازاریابی

شرکت ها واحدهای بازاریابی خود را به چند روش سازماندهی می کنند : از جمله سازماندهی  وظیفه ای ، سازماندهی محصول، سازماندهی جغرافیایی ، سازماندهی براساس بازار یا شبکه ای ، روش های سازماندهی  مزایا و معایب مختلفی دارند که در ذیل بطور خلاصه مطرح می شود.

 

سازماندهی وظیفه ای :
مرسوم ترین روش سازماندهی واحد بازاریابی است . در این نوع سازماندهی ، متخصصان بازاریابی به مدیر بازاریابی شرکت گزارش می دهند و مدیر بازاریابی وظیفه هماهنگی این متخصصان(مدیرفروش، مدیرتوزیع، مدیر تبلیغات،مدیر تحقیقات بازاریابی ،مدیر توسعه محصول، مدیر توسعه بازار،مدیر برند …) را برعهده دارد . 

 

ناگفته نمانداغلب شرکت های بزرگ نیز تمامی این دپارتمان ها را ندارند و اساسا نیاز نیست داشته باشند زیرا می توانندبرون سپاری نمایند.

اما مهم ترین مزیت سازماندهی وظیفه ای را می توان  سهولت طراحی و مدیریت چنین ساختاری دانست . 

با این وجود ، چالش اصلی این روش برقراری روابط کاری سریع میان بخش های مختلف واحد بازاریابی است .

همچنین اگر شرکتی محصولات زیادی را برای بازارهای مختلفی تولید می نماید این روش اثر بخشی نخواهد داشت . اما مهترین مشکل شاید ایجاد رقابت ناسالم بخش های وظیفه ای برای کسب موقعیت های بهتر است و اساسا بیشتر مدیران بازاریابی باید بیشتر زمان خود راصرف حل مشکلات این واحدها نماید .

شرکت هایی که در تمام بازارهای یک کشور فعالیت می کنند ، معمولا نیروهای فروش خود را براساس مناطق جغرافیایی سازماندهی می کنند .


به عنوان مثال مدیر فروش کشور پنج مدیر فروش منطقه ای را مدیریت  می کند و هر مدیر منطقه نیز پنج مدیر ناحیه را سرپرستی می کند و هر مدیر فروش ناحیه نیز هشت سرپرست فروش و هر سرپرست فروش نیز شش فروشنده را مدیریت می کند .

بسیاری از شرکت ها برای پشتیبانی نیروهای فروش مناطق مختلف جغرافیایی بویژه نیروهای فروش بازارهای پرفروش خود ، یک مدیر محصول یا متخصص بازاریابی  منطقه ای را به ساختار واحد بازاریابی اضافه می کنند وظیفه این متخصص جمع آوری اطلاعات منطقه تحت پوشش و تجزیه و تحلیل اطلاعات آن (میزان فروش ، تخفیفات رقبا ، محصولات جدید ، فرصت های بازار…) و ارایه گزارش به مدیریت ارشد بازاریابی یا بعضا مدیرعامل می باشد .

ادامه دارد ……..